آیلین جانآیلین جان، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره

آیلین روشنایی بخش خونه ی ما

واکسن 18ماهگی

روز١٣مهر آیلین خانم واکسن ١٨ماهگیشوزذ.   این واکسن هم مثل بقیه واکسنها برای فرشته کوچولوم عادی بود.  ا ولش وقتی واکسن زد یه کم گریه کرد ولی سریع آروم شد.     خداروشکر نه بیقراری کردنه وبیحوصلگی.   گلم ١٨ماهگیت مبارکککککک.    ...
14 مهر 1391

حلقه هوش

اولین باری که حلقه هوش روجلوش گذاشتم فقط به اینور   اونور پرت مبکرد.   امابعدش یادگرفت که تاحدودی سرجاش بگذاره.     الهی قربونت برم که این قدرناز باخودت بازی میکنی.   ...
7 مهر 1391

سفربه شمال

بعدازیک هفته مشهدبودن حرکت کردیم به سمته شمال.         آیلین ونیایش کلی کنار ساحل آب بازی کردن.دستوپاشون پراز شن شده بود.   به هرجفتشون خیلی خوش گذشته......      اینم نیایش خانم گل درکناردریا(خیلی عسلی)      ...
26 شهريور 1391

اولین باری که فرشته کوچولوبه مشهدرفت

  ٢٠شهریوربودکه همراه عموحمیدوخانمش ونیایش کوچولو به سمت  مشهدحرکت کردیم.   قرارشدبابابزرگ ومامان بزرگ وخاله هم بیان پیش ما. خیلی خوش گذشت.چندین بار حرم  رفتیم.آیلین ونیایش باهم نسبتاخوب بودن.گاهی  وقتاهم باهم یه کم دعوامیکردن ولی خیلی زود دوباره خوب میشدن.    تازه یه بارهم باغ وحش رفتیم اونجا این دوتا وروجک کلی ذوق کردن.                        نیایش هم سوار یه اسب کوتوله شد ولی آیلین رو هرکاریش کردیم سوارنشدکه نشد...   یه بار هم شهربازی ...
24 شهريور 1391

اولین باری که وروجک خانم سواروسایل بازی شد

    یک شب همگی رفتیم به شهربازیه ارم.برای اولین باری   جوجه خانم راسوار یه سری وسایل برقی کردیم.     آیلین اونقدر خوشش اومده بود که نمیتونستیم پیادش    کنیم....       امیدزندگیه مامان وبابا امیدوارم همیشه شادوخندون    ببینیمت...     ...
27 مرداد 1391

یک روزه برفی با آیلین خانم

امروز باآیلین خانم رفتیم پارک روبروی خونه تا یه کم برف بازی کنیم.   آیلین کوچولو کلی برف بازی کرد.همش میگفت:مامان بف.                                اینم آدم برفی که باهم درست کردیم.                یه عالمه بااون دستای کوچولوش به این طرفو اون طرف برف                پرتاب میکرد.یا میگفت:مامان بدیر(یعنی عکس بگیر).   ...
27 فروردين 1391

درد ودل بادخترم

عزیزدلم دخترگلم این روزهاخیلی عوض شدی.   دلت میخوادهمیشه کنارت باشیم وباهات بازی   کنیم.مخصوصاموقع خواب تاخسته نشی نمیخوابی   وقتی میخوابی مثل فرشته ها میشی ومن وبابایی   شبها بالای سرت میشینیم ونگات میکنیم وکلی   نازت میکنیم.آخه این قدر آرومی که باورم نمیشه این   همون دخترکوچولوی ورورجک منه که   خوابیده......     گاهی هم به آیندت فکر میکنیم که یه روز میخواد   بره مدرسه کلی چیزیادبگیره وباکلی دوست بازی کنه..       آره همه وجودم   ازتوشده.حتی بارهاشده که وقتی میرم خریدواسه &...
3 فروردين 1391